محل تبلیغات شما
برق خوشحالی را در چشمانش دیدم ،دلم لرزید،این برق یک زنگ خطر است ،یک هشدار هشداری که خبر از رفتن میدهد.رفتن! چرانباید برود؟اوحق دارد که برود بالاخره معشوقه اش بازگشته است باتمام مهربانیش و ابراز پشیمانی میکند و او چشمانش برق میزند ،میخوانم حرف درون چشمان خوش رنگش را دلباخته است مثل من و من تنها برایش مدتی بودم .میبینی!حتی اسم اینکه برایش چه بودم و که بودم هم مشخص نیست فقط بودم ودل دادم به دلی که درونش جایی ندارم .

دل نوشته یه دختره ...

برق ,برایش ,چشمانش ,رفتن ,اسم ,اینکه ,بودم میبینی ,مدتی بودم ,برایش مدتی ,تنها برایش ,میبینی حتی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها